تلنگر
اول به نفسم، و سپس برای همو که میداند:
تو را عزیز میدارم به جهت مهر و محبتت؛ که مهربانی شاخهایاست تنومند و لطیف از شجره نورانی اسماءالحسنی.
تو را عزیز میدارم به جهت حسن خلقت که حسن خلق نیز از صفات ربانی است.
تو را عزیز میدارم به جهت چشم و دل پاکی که از عطایای دُربهای پروردگار است.
و یقین بدار که اگر نبود عُلقهام به تو، هرگز دست به قلم نمیشدم!
به یاد آر زمانی را که آب و گل متعفن و بدبو بودی؛ شکل یافتی و روحی الهی در تو دمیده شد. تو از همان ابتدا محبوب بودی، محبوب خالق خود؛ که اگر محبوب نبودی از روح خود در تو دمیدنش چه بود؟
ذات تو و اصل تو خدایی است و ربانی.
تو را احیاء کرد تا به وصالش برسی. اگر تو را زندگی بخشید، برای رسیدن به او بود. روح الهی تو باید به الله برسد، قطرهایست که باید به دریا بریزد.
شاید این همان امانتی است که آسمان و زمین و کوهها را یارای تحملش نبود و تو امین آن شدی:
انا عرضنا الامانه علی السماوات و الارض والجبال فابین ان یحملنها و اشفقن منها و حملها الانسان (احزاب/72)
پس در حفظ این امانت بکوش و نگهبان آن باش. نگهبان روح الهیت باش و ضایعش مکن.
تو به این دنیا نیامدهای که چند روزی را بخوری و بگردی و بخوابی! هان ای نفس خفته! بیدار شو! ببین که ابلیس نفْست چه چیز را معبود و محبوب تو کرده. چگونه است که شاکر رحمانی نمیشوی که تو را از خود آفرید؟!
دمی به خود آ و خود را بنگر که چطور از همین زندگی دنیا نیز موفقیتی چشمگیر، حاصلت نشده است.
آن که حق ندارد، هیچ ندارد.
در چشمه طهارتی که رسول آن را تضمین نمودهاست، خود را شستشو بده و یاد کن خالق مهربانت را در اول وقت آن. همو که از هیچ نعمتی برای تو که ذرهای بیش نیستی فروگذار نکردهاست. در قبال این همه نعمت بیدریغ، از تو چه خواسته است؟ جز این که او را یاد کنی و شاکرش باشی؟! حال تو را چه شده که برای او بازی در میآوری و به ندای اذان او با بیتفاوتی و بلکه از سر رفع تکلیف، نیمچه پاسخی میدهی؟
کار بزرگی نیست اقامه اول وقت نماز برای خالقی چنین مهربان و عظیم؛ اما همین کار نه چندان مهم در مقابل عظمت کبریایی، چه برکاتی که بر تو ندارد. این، کار بزرگی نیست، لیکن او مهربان است. او رئوف است که حلاوت و طراوت میدهد به صلواتت. اون کریم است که برکت میدهد به اوقاتت و پاس میدارد نفست را در قبال وساوس نفسانی. اینها تنها ثمراتی بس کوچک است برای اقامه اول وقت نماز؛ و من و تو چه میدانیم که او در نزد خود چه تحفهای آماده دارد.
دمی به خود آ و ببین که تا او راهی نیست؛ مگر همتی.
التماس دعا